-
هر که دولت يافت، شست از لوح خاطر نام ماشاعر : صائب تبريزي اوج دولت، طاق نسيان است در ايام ماهر که دولت يافت، شست از لوح خاطر نام ماباش کوچکتر ز جام ديگران، گو جام ماميخورد چون خون دل هر کس به قدر دستگاهچون شرر در نقطهي آغاز بود انجام مادر نظر واکردني طي شد بساط زندگيتلخ دارد زندگي بر ما دل خودکام ماطفل بازيگوش، آرام از معلم ميبردتا فلک گردان بود، در دور باشد جام مانيست جام عيش ما صائب چو گل پا در رکاب
#سرگرمی#