-
دنيا که من و تو را مکان استشاعر : سيف فرغاني بنگر که چه تيره خاکدان استدنيا که من و تو را مکان استاز بهر عذاب زندگان استپر کژدم و پر ز مار گوريدر حسرت حال مردگان استهر زنده که اندروست امروزني راحت تن نه انس جان استجاييست که اندرو کسي راگردانه به که خري گران است،در وي که چو خرمنت بکوبندکاين بستر از آن خفتگان استبيدار درو نيافت بالشکش دنبه چو پاچه استخوان استاين دنيي دون چو گوسپند استمغزش که در استخوان نهان استزهريست هزار شاه کشتهپيوسته صحيح ناتوان استدر وي که شفا نيا