-
بگشاي لب شيرين بازار شکر بشکنشاعر : سيف فرغاني بنماي رخ رنگين ناموس قمر بشکنبگشاي لب شيرين بازار شکر بشکنآن شربت هجران را تلخي به شکر بشکنچون چشم ترم ديدي لب بر لب خشکم نهآن طرفه غزل برخوان و آن مهر بزر بشکندنيا ز دهان تو مهر از خمشي داردتو حقهي در بگشا سنگش به گهر بشکنگر کان بدخشان را سنگي است برو رنگيتو خشک نباتش را ز آن شکر تر بشکنور نيشکر مصري از قند زند لافيدست آن تو زربستان، حکم آن تو، در بشکندل گنج زرست، او را در بسته همي دارماي قبلهي جان ز آن دل ناموس حجر