-
مرا گر دولتي باشد که روزي با تو بنشينمشاعر : سيف فرغاني ز لبهاي تو مينوشم، ز رخسار تو گل چينممرا گر دولتي باشد که روزي با تو بنشينماگر اقبال بنهادي ز زانوي تو بالينمشبي در خلوت وصلت چو بخت خود همي خفتمبه هر چيزي که روي آرم درو روي تو ميبينممرا گر بي توام غم نيست از هجران و تنهاييمن آن بلبل نيم باري که گل را بر تو بگزينماگر چون گل خس و خاري گزيني بر چو من ياريزکات حسن اگر بدهي به من باري که مسکينمخراج جان و دل خواهي تو را زيبد که سلطانيبه وصلم شادمان گردان