-
اي منور به روي تو هر چشمشاعر : سيف فرغاني در دلم نور تو چو در سر چشماي منور به روي تو هر چشمروي تو جلوه کرده بر هر چشمهر دم از حسن تو دگر رنگيتا به رويت کند منور چشممه چو خورشيد جويدت هر روزخاک پايت چو سرمه اندر چشمدست صدقم کشد به ميل نيازهر نفس ميکند مصور چشمبه خيال تو خانهي دل رادل به خون جگر کند تر چشمتا مرا در غم تو با لب خشکهمچو سيلش شود مکدر چشمهر که را آب چشم بهر تو نيستبکشم، بارم ار نهي بر چشمبچشم، زهرم ار کني در جامخمر عشق تو بود و ساغر چشمدل چو مست مي محبت شد