-
اي سعادت مددي کن که بدان يار رسمشاعر : سيف فرغاني لطف کن تا من دل داده به دلدار رسماي سعادت مددي کن که بدان يار رسممن از آن دوست به ياقوت شکربار رسماو ز من بنده به اين ديدهي خونبار رسدآن زمان در سخن آيم که به گلزار رسمعندليبم ز چمن دور زبانم بسته استبزنم بر سپه آنگه به سپهدار رسمتا بدان دوست رسم بگذرم از هر چه جز اوستجنتم ياد نيايد چو به ديدار رسمنخوهم ملک دو عالم چو ببينم رويشبرسانيدن آن يار بدان يار رسمکس بدان يار به رفتن نتوانست رسيدتا نگويي که بدان دوست به