-
اي نامهي نو رسيده از يارشاعر : سيف فرغاني بيگوش سخن شنيده از ياراي نامهي نو رسيده از يارلطفيست به من رسيده از ياردر طي تو گر هزار قهر استاين جان جفا کشيده از ياراي بوي وفا شنيده از تووي گفته هر آنچه ديده از ياروي ديده هر آنچه گفته از دوستپر نور کنيم ديده از يارهرگز باشد که چون سوادتصبحيست ولي دميده از ياراندر شب هجر مطلع تووي ذوق سخن چشيده از ياراي حظ نظر گرفته از دوستکاي بيسببي رميده از يار،گر باز روي ز من بگويشپيوسته چنين بريده از يارانصاف بده که چون بود سيف