-
چشم تو کو جز دل سياه نداردشاعر : سيف فرغاني دل برد از مردم و نگاه نداردچشم تو کو جز دل سياه نداردروز من است آن شبي که ماه نداردبي رخت اي آفتاب پرتو رويتبا رخ تو شکل اشتباه نداردبا همه ينبوع نور چشمهي خورشيدلايق ميدان تو سپاه نداردبا همه خيل ستاره ماه شب افروزرقعهي شطرنج حسن شاه نداردبي رخ تو کاسب راند بر سر خورشيدمردهي بيسر غم کلاه نداردعاشق تو نزد خلق جاي نجويدور برود بر در تو راه نداردگر برود از بر تو راه نداندهر که جزين آستان پناه نداردبر در مردم رود چو سگ بزنند