-
شيفته کرد مرا هندوکي همچو پريشاعر : سنايي غزنوي آنچنان کز دل عقل شدم جمله بريشيفته کرد مرا هندوکي همچو پرياز در آنکه شب و روز درو در نگريخوشدلي شوخي چون شاخک نرگس در باغاو همه گريم و تري و چو تنگ شکريگرمي و تري در طبع هلاک شکرستاو همه چون شکر و مي همه گرمي و تريگرمي و تري در طبع فزايد مستيکه بوم چون صدف و جزع به کوري و کريبي لب و پر گهر و چشم کشش ميخواهمتا به روي لبش آن روي نکو ميسپريتا به گوش دلش آن گوهر خوش ميشنويصد هزاران دل از آن هر دو به زير و زبريصدهزاران