-
اي سنايي خويشتن را بي سر و سامان مکنشاعر : سنايي غزنوي مايهي انفاس را بر عمر خود تاوان مکناي سنايي خويشتن را بي سر و سامان مکنديدهي رضوان و شخص خويش را گريان مکناز براي آنکه تا شيطان ز تو شادان شودعقل را چاکر نباشي نفس را فرمان مکندينت را نيکو نداري ديو را دعوت مسازسينهي صد صعوهي بيچاره را بريان مکناز براي آنکه تا شاهين شود همکاسهاتيوسفان وقت را در چاه و در زندان مکنيونسان تنت را خلعت نميبخشي مبخشسينهي صالح مسوز و اشترش قربان مکناز براي کرکسان باطن ا