-
اي به آرام تو زمين را سنگشاعر : سنايي غزنوي وي به اقبال تو زمان را ننگاي به آرام تو زمين را سنگباد پيماي و کژ چو ناي و چو چنگاي به نزد کفايت تو کفايتبه کمال و صيانت و فرهنگاي دو عالم گرفته اندر دستتنگ ميدان بسان هفتو رنگبا مجال سخات هفت اقليمفروهنگ ا زتو يافته فرهنگپر و بال ا زتو يافته راديوز کريميست در نهاد تو هنگاز بزرگيست در دماغ تو کبرنه به طبعست کبر تو چو پلنگنه به کبرست حلم تو چو جبالوي درر پاش بينهيب نهنگاي گهر زاي بينشيب زوالتو بزرگي و هر دو عالم تنگدرد دو ع