-راه زندگي را نشانم بده
پدر بود و مادر و قلقل صبح تا شام سماور برنجي، و چهار پنج دختر و پسر قد و نيم قد كه غم بزرگشان يك سقف بود و نان و يك دست رخت، كه ناچار بود سال به سال كهنه شود.
در جامعه سنتي، همه چارچوبها معين بود و تغيير ناپذير. پدر، بيرون از خانه كار ميكرد، مادر به امور جاري داخل چهارديواري رسيدگي ميكرد، دختر از نه سالگي بزرگترين فنون رايج مثل شوهرداري و خانهداري را ياد ميگرفت و پسر يا پا جاي پاي پدر ميگذاشت و كار