-
شعر طنز و خنده دار از آن روزی که اینترنت بنا شد
زن خونه ز مرد خود جدا شد نه چای آماده و نه استکانی
دریغ از پختن یک لقمه نانی سر صبحی که پی جو تا سحرگاه
موبایلش روشنه هر گاه و بی گاه گهی اینترنت و واتس آپ و گه چت
پیامک میزنه این خط به اون خط خیالش نی بچه ش داره میمیر