-
مبارز او بود کاول غزا با جان و تن گيردشاعر : سنايي غزنوي ز کوي تن برون آيد به شهر دل وطن گيردمبارز او بود کاول غزا با جان و تن گيردنه جرم بوالحکم خواهد نه جاي بوالحسن گيردز آن عقبا نينديشد بدين دنيا فرو نايداگر معروفيي باشد که هم از خويشتن گيردگر خواهد بقا يابد ببايد مردنش اولببايد سوخت چون شمعش که صحبت با لگن گيردببايد رفت بر چرخش که تا با مه سخن گويدنه زان و جهست اين لقمه که هر کس در دهن گيردنميدانند رنج ره بدان بر خيره ميلافندمصاف هستي و مستي همه بر