-
مرد هشيار در اين عهد کمستشاعر : سنايي غزنوي ور کسي هست بدين متهمستمرد هشيار در اين عهد کمستوقت گرمست نه وقت کرمستزيرکان را ز در عالم و شاههر کرفا در ره حکمت قدمستهست پنهان ز سفيهان چو قدمخونش از بيم چو شاخ به قمستو آن که راهست ز حکمت رمقيراه در بسته چو جذر اصمستو آن که بيناست درو از پي امنپشت دل بر شبه نقش غمستاز عم و خال شرف مر همه راهر کجا سيم در آن سيم سمستهر کجا جاه در آن جاه چهستگر چه اندر سقر اندر ارمستهر کرا عزلت خرسندي خوستهر که جويندهي فضل و حکمستگوشه گشتست