-
اي در دل مشتاقان از عشق تو بستانهاشاعر : سنايي غزنوي وز حجت بيچوني در صنع تو برهانهااي در دل مشتاقان از عشق تو بستانهابر علم قديم تو پيدا شده پنهانهادر ذات لطيف تو حيران شده فکرتهادر عين قبول تو، کامل شده نقصانهادر بحر کمال تو ناقص شده کاملهابر ديدهي هر دعوي بر دوخته پيکانهادر سينهي هر معني بفروخته آتشهابر روي هوا از دود افراخته ايوانهابر ساحت آب از کف پرداخته مفرشهاوز آب برين مفرش بنگاشته الوانهااز نور در آن ايوان بفروخته انجمهااز خلق جدا گشته خرسند به خل