-
ربي و ربکالله اي ماه تو چه ماهيشاعر : سنايي غزنوي کافزون شوي وليکن هرگز چنو نکاهيربي و ربکالله اي ماه تو چه ماهيگاه از برونش زردي گاه از درون سياهيمه نيستي که مهري زيرا که هست مه رادر سايهي سليمان نايد ز ديو شاهيبا مايهي جمالت نايد ز مهر شمعيآنجا که خدت آيد نايد ز ماه ماهيآنجا که قدت آيد نايد ز سر و سروياز خنده جان جاني وز غمزه جاه جاهياز جزع عقل عقلي و ز لعل شمع شمعيبر خود همي بدرد پيراهن پگاهيهر روز صبح صادق از غيرت جمالتدر زلف جعد حوران مشکيست جايگاهيگرد