-
عاشقم بر لعل شکرخاي توشاعر : سنايي غزنوي فتنهام بر قامت رعناي توعاشقم بر لعل شکرخاي توسرو شرمنده شد از بالاي توماه بر راه اوفتاد از روي تواز هواي چنگ روح افزاي توپوست در تن خشک دارم همچو چنگتا دل مسکين من شد جاي توجان من شد مسکن رنج و بلاپس دم عيسي شدست آواي تومرده را زنده کني ز آواي خويشگر پي وصلت بود سوداي توباز بنما روي خود ايماهرويمن دهم بوسه همي بر پاي توتو دهي بوسه همي بر چنگ خويشتوبهي او بشکند لبهاي توگر سنايي گه گهي توبه کند
#سرگرمی#