-
برخيز و برو باده بيار اي پسر خوششاعر : سنايي غزنوي وين گفت مرا خوار مدار اي پسر خوشبرخيز و برو باده بيار اي پسر خوشو اندوه جهان باد شمار اي پسر خوشباده خور و مستي کن و دلداري و عشرتو آن چت بنخارد بمخار اي پسر خوشرنج و غم بيهوده منه بر دل و بر جاندر باده فزون کن تو خمار اي پسر خوشخواهي که بود خاک درت افسر عشاقوز هر دو برآور تو دمار اي پسر خوشناموس خرد بشکن و سالوس طريقتدر باز به يک داو قمار اي پسر خوشزهد و گنه و کفر و هدي را همه در همدر مجلس ما مشک و گل آر اي پس