-
خوبت آراست اي غلام ايزدشاعر : سنايي غزنوي چشم بد دورخه به نام ايزدخوبت آراست اي غلام ايزدهيچ صورت چو تو تمام ايزدنافريد و نياوريد به حسنبهم آورد صبح و شام ايزددر جهان جمالت از رخ و زلفخاک کوي تو گام گام ايزدسبب آبروي جانها کردصورت لطف را قوام ايزداز پي عزت جمال تو دادگردنانرا به زير وام ايزداز پي منت وجود تو کردآدمي را دم دوام ايزداز پي خدمت رکاب تو دادسرمهي چشم خاص و عام ايزدکرد گرد سم ستور رهتگويد آن رخ نگر کدام ايزدبرهمن را چو پرسي ايزد کيستزده بر جام جانت جام ايزدا