-
اي جان جهان کبر تو هر روز فزونستشاعر : سنايي غزنوي ليکن چه توان کرد که وقت تو کنونستاي جان جهان کبر تو هر روز فزونستچون خوبي ديدار تو هر روز فزونستنشگفت اگر کبر تو هرگز نشود کمزيرا که جمال تو ز اندازه برونستعالم ز جمال تو پرآوازه شد امروزدر چشم تو مکر و حيل و زرق و فسونستدر زلف تو تاب و گره و بند و شکنجستچشمم ز غم عشق تو چون چشمهي خونستتا من رخ چون چشمهي خورشيد تو ديدمکز عشق تو حال من دل سوخته چونستاي رفته ز نزديک سنايي خبرت هستبر ماه ترا دايرهي غاليه گونستا