-
اي چشم و چراغ اهل بينششاعر : سعدي مقصود وجود آفرينشاي چشم و چراغ اهل بينشمهمان أبيت عند ربيصاحب دل لاينام قلبيخود وصف تو و زبان سعدي؟در وصف تو لانبي بعدينه يکي راضي و دگر محرومهمه را ده چو ميدهي موسومتا نيفتد ميان ايشان گردخير با همگنان ببايد کردبه دگر بيخلاف دربايدکانچه در کفهاي بيفزايدور خزينه تهي بود شايدعدل و انصاف و راستي بايددل مردم خراب و گنج آبادنکند هرگز اهل دانش و دادپاسبان ممالک خويشستپادشاهي که يار درويشستکه باريک بينند اهل نظرنظر کن درين موي باريک سرچو پر ش