-
تبارک الله از آن نقشبند ماء مهينشاعر : سعدي که نقش روي تو بستست و چشم و زلف و جبينتبارک الله از آن نقشبند ماء مهينمنت چه وصف بگويم تو خود در آينه بينچنانکه در نظري در صفت نميآييچه جاي ماه که خورشيد لايکاد يبينمه از فروغ تو بر آسمان نميتابدسلالهاي چو تو ديگر نيافريد از طينخداي تا گل آدم سرشت و خلق نگاشتبدين کمال نباشد جمال حورالعيننه در قبيلهي آدم که در بهشت خدايچنين صنم نبود در نگارخانهي چينچنين درخت نرويد ز بوستان ارمشکوفهي گل و بادام و لاله و نسرينمگر در