-
سعدي اينک به قدم رفت و به سر باز آمدشاعر : سعدي مفتي ملت اصحاب نظر باز آمدسعدي اينک به قدم رفت و به سر باز آمدعاشق نغمهي مرغان سحر باز آمدفتنهي شاهد و سودا زدهي باد بهارتا نگويي که ز مستي به خبر بازآمدتا نپنداري کشفتگي از سر بنهادهمچنان ياوگي و تن به حضر بازآمددل بيخويشتن و خاطر شورانگيزشتا چه آموخت کز آن شيفتهتر بازآمدسالها رفت مگر عقل و سکون آموزدعالمي گشت و به گرداب خطر بازآمدعقل بين کز بر سيلاب غم عشق گريختکه چو پرگار بگرديد و به سر بازآمدتا بداني ک