-
شرف نفس به جودست و کرامت به سجودشاعر : سعدي هر که اين هر دو ندارد عدمش به که وجودشرف نفس به جودست و کرامت به سجودکه محالست در اين مرحله امکان خلوداي که در نعمت و نازي به جهان غره مباشصبر کن کاين دو سه روزي به سرآيد معدودوي که در شدت فقري و پريشاني حالکه عيونست و جفونست و خدودست و قدودخاک راهي که برو ميگذري ساکن باشکه همي تافت بر آرامگه عاد و ثموداين همان چشمهي خورشيد جهان افروزستخاک مصرست ولي بر سر فرعون و جنودخاک مصر طرب انگيز نبيني که هماناي برادر که نه محسو