-
کسي راه معروف کرخي بجستشاعر : سعدي که بنهاد معروفي از سر نخستکسي راه معروف کرخي بجستز بيماريش تا به مرگ اندکيشنيدم که مهمانش آمد يکيبه موييش جان در تن آويختهسرش موي و رويش صفا ريختهروان دست در بانگ و نالش نهادشب آن جا بيفگند و بالش نهادنه از دست فرياد او خواب کسنه خوابش گرفتي شبان يک نفسنميمرد و خلقي به حجت بکشتنهادي پريشان و طبعي درشتگرفتند از او خلق راه گريزز فرياد و ناليدن و خفت و خيزهمان ناتوان ماند و معروف و بسز ديار مردم در آن بقعه کسچو مردان ميان بست و کرد آنچه گ