-
جواني به دانگي کرم کرده بودشاعر : سعدي تمناي پيري بر آورده بودجواني به دانگي کرم کرده بودفرستاد سلطان به کشتنگهشبه جرمي گرفت آسمان ناگهشتماشا کنان بر در و کوي و بامتگاپوي ترکان و غوغاي عامجوان را به دست خلايق اسيرچو ديد اندر آشوب، درويش پيرکه باري دل آورده بودش به دستدلش بر جوانمرد مسکين بخستجهان ماند و خوي پسنديده بردبرآورد زاري که سلطان بمردشنيدند ترکان آهخته تيغبه هم بر هميسود دست دريغتپانچه زنان بر سر و روي و دوشبه فرياد از ايشان برآمد خروشدويدند و بر تخت ديدند