-
در اقصاي گيتي بگشتم بسيشاعر : سعدي بسر بردم ايام با هر کسيدر اقصاي گيتي بگشتم بسيز هر خرمني خوشهاي يافتمتمتع به هر گوشهاي يافتمنديدم که رحمت بر اين خاک بادچو پاکان شيراز، خاکي نهادبرانگيختم خاطر از شام و رومتولاي مردان اين پاک بومتهيدست رفتن سوي دوستاندريغ آمدم زان همه بوستانبر دوستان ارمغاني برندبدل گفتم از مصر قند آورندسخنهاي شيرينتر از قند هستمرا گر تهي بود از آن قند دستکه ارباب معني به کاغذ برندنه قندي که مردم بصورت خورندبر او ده در از تربيت ساختمچو اين کاخ دولت ب