-
گلست آن ياسمن يا ماه يا رويشاعر : سعدي شبست آن يا شبه يا مشک يا بويگلست آن ياسمن يا ماه يا روينميدانم دلت سنگست يا رويلبت دانم که ياقوتست و تن سيمبرويد چون تو سروي بر لب جوينپندارم که در بستان فردوسفرو ميماند از وصفت سخنگويچه شيرين لب سخنگويي که عاجزکه اي باد از کجا آوردي اين بويبه بويي الغياث از ما برآيدبه آب باده عقل از من فروشويالا اي ترک آتشروي ساقيچه بزم آرايي اي گلبرگ خودرويچه شهرآشوبي اي دلبند خودرايببايد بودنت سرگشته چون گويچو در ميدان عشق افتادي اي دلتنا گ