-
بندهام گر به لطف ميخوانيشاعر : سعدي حاکمي گر به قهر ميرانيبندهام گر به لطف ميخوانيکه تو صورت به کس نميمانيکس نشايد که بر تو بگزينندور تو ما را به هيچ نستانيندهيمت به هر که در عالمبه تو گويم که هم تو درمانيگفتم اين درد عشق پنهان راکه تو خود در دلي و ميدانيبازگفتم چه حاجتست به قولکز طبيعت عنان بگردانينفس را عقل تربيت ميکردپنجه با ما مکن که نتوانيعشق داني چه گفت تقوا راپاي بند هواي نفسانيچه خبر دارد از حقيقت عشقپاک بينان به صنع ربانيخودپرستان نظر به شخص کنندعارفا