-
اگر تو پرده بر اين زلف و رخ نميپوشيشاعر : سعدي به هتک پرده صاحب دلان هميکوشياگر تو پرده بر اين زلف و رخ نميپوشيتو سرو يا بدني شمس يا بناگوشيچنين قيامت و قامت نديدهام همه عمرکه پادشاه غلامان حلقه در گوشيغلام حلقه سيمين گوشوار توامنظاره کن که چه مستي کنند و مدهوشيبه کنج خلوت پاکان و پارسايان آيعلي الدوام نه يادي پس از فراموشيبه روزگار عزيزان که ياد ميکنمتنشستهاي که گمان ميبرم در آغوشيچنان موافق طبع مني و در دل منمرا نه زهره گفت و نه صبر خاموشيچه نيکبخت