-

دانمت آستين چرا پيش جمال ميبريشاعر : سعدي رسم بود کز آدمي روي نهان کند پريدانمت آستين چرا پيش جمال ميبريکبر رها نميکند کز پس و پيش بنگريمعتقدان و دوستان از چپ و راست منتظرسير نميشود نظر بس که لطيف منظريآمدمت که بنگرم باز نظر به خود کنمبنده ميان بندگان بسته ميان به چاکريغايت کام و دولتست آن که به خدمتت رسيددست به بند ميدهم گر تو اسير ميبريروي به خاک مينهم گر تو هلاک ميکنيپيش که داوري برند از تو که خصم و داوريهر چه کني تو برحقي حاکم و دست مطلقيگر نرسد عنايت