-
نديدمت که بکردي وفا بدان چه بگفتيشاعر : سعدي طريق وصل گشادي من آمدم تو برفتينديدمت که بکردي وفا بدان چه بگفتيچو خويشتن به تو دادم تو ميل بازگرفتيوفاي عهد نمودي دل سليم ربوديبه چشم خويش بديدم خلاف هر چه بگفتينه دست عهد گرفتي که پاي وصل بدارمتو پهلوانتر از آني که در کمند من افتيهزار چاره بکردم که همعنان تو گردمچرا ز عاشق مسکين هم اولش ننهفتينه عدل بود نمودن خيال وصل و ربودنمگر شبي که چو سعدي به داغ عشق بخفتيتو قدر صحبت ياران و دوستان نشناسي
#سرگرمی#