-
![اي ولوله عشق تو بر هر سر کويي](http://rasekhoon.net/userfiles/Article/1389/06esfand/01/saadi.jpg)
اي ولوله عشق تو بر هر سر کوييشاعر : سعدي روي تو ببرد از دل ما هر غم رويياي ولوله عشق تو بر هر سر کوييکاهي بودش تعبيه بر هر بن موييآخر سر مويي به ترحم نگر آن رابا آن که روان کردهام از هر مژه جوييکم مينشود تشنگي ديده شوخموي هر دلي از شوق تو آواره به سويياي هر تني از مهر تو افتاده به کنجيهر لحظه به دستاني و هر روز به خوييما يک دل و تو شرم نداري که برآييوز سنگ نخيزد چو دل سخت تو روييدر کان نبود چون تن زيباي تو سيميگر باد به بستان برد از زلف تو بوييبر هم نزند دست خزان