-
تا کيم انتظار فرماييشاعر : سعدي وقت آن نامد که روي بنماييتا کيم انتظار فرماييرنجه شو پيشتر چرا نايياگرم زنده باز خواهي ديددر درازي وعده افزاييعمر کوتهترست از آن که تو نيزسپري گشت عهد برنايياز تو کي برخورم که در وعدههيچ بيچاره را شکيبايينرسيديم در تو و نرسدديدهاي در وداع بيناييبه سر راهت آورم هر شبچون ببندي نقاب و بگشاييروز من شب شود و شب روزمزرگري بود و سيم پالاييبر رخ سعدي از خيال تو دوش
#سرگرمی#