-
اي طراوت برده از فردوس اعلا روي توشاعر : سعدي نادرست اندر نگارستان دنيي روي تواي طراوت برده از فردوس اعلا روي توگر چو يوسف پرده بردارد به دعوي روي تودختران مصر را کاسد شود بازار حسنهر دم انگشتي نهد بر نقش ماني روي توگر چه از انگشت ماني برنيايد چون تو نقشگل ز من دل برد يا مه يا پري ني روي تواز گل و ماه و پري در چشم من زيباتريآفتاب آسا کند در شب تجلي روي توماه و پروين از خجالت رخ فروپوشد اگرگر درآيد در خيال چشم اعمي روي تومردم چشمش بدرد پرده اعمي ز شوقگر رخي را