-
مرا دو ديده به راه و دو گوش بر پيغامشاعر : سعدي تو مستريح و به افسوس ميرود اياممرا دو ديده به راه و دو گوش بر پيغامچگونه شب به سحر ميبرند و روز به شامشبي نپرسي و روزي که دوستدارانممرا که قبله گرفتم چه کار با اصنامببردي از دل من مهر هر کجا صنميستبسا نفس که فرورفت و برنيامد کامبه کام دل نفسي با تو التماس منستنه پاي رفتن از اين ناحيت نه جاي مقاممرا نه دولت وصل و نه احتمال فراقمطاوعت به گريزم نميکنند اقدامچه دشمني تو که از عشق دست و شمشيرتکه عشق ميبستاند ز د