-
به عمر خويش نديدم شبي که مرغ دلمشاعر : سعدي نخواند بر گل رويت چه جاي بلبل باغبه عمر خويش نديدم شبي که مرغ دلممرا به روي تو از هر که عالمست فراغتو را فراغت ما گر بود و گر نبودگريختن نتوانند بندگان به داغز درد عشق تو اميد رستگاري نيستچه التفات بود بر اداي منکر زاغتو را که اين همه بلبل نواي عشق زنندچراغ را نتوان ديد جز به نور چراغدليل روي تو هم روي توست سعدي را
#سرگرمی#