-
خطا کردي به قول دشمنان گوششاعر : سعدي که عهد دوستان کردي فراموشخطا کردي به قول دشمنان گوشدگربارش که بنمودي فراپوشکه گفت آن روي شهرآراي بنمايکه من چون ديگ رويين ميزنم جوشدل سنگينت آگاهي نداردمگر کافتاده باشم مست و مدهوشنميبينم خلاص از دست فکرتنهانم عشق ميگويد که منيوشبه ظاهر پند مردم مينيوشممگر مطرب که بر قولش کنم گوشمگر ساقي که بستانم ز دستشمرا نقلي بنه وين خرقه بفروشمرا جامي بده وين جامه بستانتو بيرون آمدي من رفتم از هوشنشستم تا برون آيي خرامانمرا هرگز کجا گنجي د