-
بوي بهار آمد بنال اي بلبل شيرين نفسشاعر : سعدي ور پايبندي همچو من فرياد ميخوان از قفسبوي بهار آمد بنال اي بلبل شيرين نفسهر روز خاطر با يکي ما خود يکي داريم و بسگيرند مردم دوستان نامهربان و مهربانتو خواب ميکن بر شتر تا بانگ ميدارد جرسمحمول پيش آهنگ را از من بگو اي سارباناو بادبيزن همچنان در دست و ميآيد مگسشيرين بضاعت بر مگس چندان که تندي ميکندگر جستم اين بار از قفس بيدار باشم زين سپسپند خردمندان چه سود اکنون که بندم سخت شدمن با کسي افتادهام کز وي نپردازم