-
اميدوار چنانم که کار بسته برآيدشاعر : سعدي وصال چون به سر آمد فراق هم به سر آيداميدوار چنانم که کار بسته برآيدجواب تلخ ز شيرين مقابل شکر آيدمن از تو سير نگردم و گر ترش کني ابروکه موش کور نخواهد که آفتاب برآيدبه رغم دشمنم اي دوست سايهاي به سر آوراميد هست که خارم ز پاي هم به درآيدگلم ز دست به دربرد روزگار مخالفو گر نميرد بلبل درخت گل به بر آيدگرم حيات بماند نماند اين غم و حسرتچنان شدم که به جهدم خيال در نظر آيدز بس که در نظر آمد خيال روي تو ما راندانم آيت رحمت به