-
به حسن دلبر من هيچ در نميبايدشاعر : سعدي جز اين دقيقه که با دوستان نميپايدبه حسن دلبر من هيچ در نميبايدکه در حديث نيايد چو در حديث آيدحلاوتيست لب لعل آبدارش راکه او به گوشه چشم التفات فرمايدز چشم غمزده خون ميرود به حسرت آنکه ياد آب بجز تشنگي نيفزايدبيا که دم به دمت ياد ميرود هر چنداگر چه فتنه نشايد که روي بنمايداميدوار تو جمعي که روي بنماييکه گر نريزي از ديدهام بپالايدنخست خونم اگر ميروي به قتل بريزبه آب چشم نماند که چشمه ميزايدبه انتظار تو آبي که ميرود ا