-
هر که بي او زندگاني ميکندشاعر : سعدي گر نميميرد گراني ميکندهر که بي او زندگاني ميکندسروبالا دلستاني ميکندمن بر آن بودم که ندهم دل به عشقسنگ دل نامهرباني ميکندمهرباني مينمايم بر قدشهمچنان طبعم جواني ميکندبرف پيري مينشيند بر سرمآب چشمم ترجماني ميکندماجراي دل نميگفتم به خلقبا قضاي آسماني ميکندآهن افسرده ميکوبد که جهداحتمال از ناتواني ميکندعقل را با عشق زور پنجه نيستچون دهانش درفشاني ميکندچشم سعدي در اميد روي يارکاين همه شيرين زباني ميکندهم بود شوري در اين