-
خسرو آنست که در صحبت او شيرينيستشاعر : سعدي در بهشتست که همخوابه حورالعينيستخسرو آنست که در صحبت او شيرينيستتکيه بر بالش بي دوست نه بس تمکينيستدولت آنست که امکان فراغت باشدصنم ماست که در هر خم زلفش چينيستهمه عالم صنم چين به حکايت گويندهمه گويند که اين ماهي و آن پروينيستروي اگر باز کند حلقه سيمين در گوشتا چه ويسيست که در هر طرفش رامينيستگر منش دوست ندارم همه کس دارد دوستاي که در هر بن موييت دل مسکينيستسر مويي نظر آخر به کرم با ما کنگويي از مهر تو با هر که جهانم ک