-
کهن شود همه کس را به روزگار ارادتشاعر : سعدي مگر مرا که همان عشق اولست و زيادتکهن شود همه کس را به روزگار ارادتکجا روم که نميرم بر آستان عبادتگرم جواز نباشد به پيشگاه قبولتکه هجر و وصل تو ديدم چه جاي موت و اعادتمرا به روز قيامت مگر حساب نباشدتبم گرفت و دلم خوش به انتظار عيادتشنيدمت که نظر ميکني به حال ضعيفانفلک شوم به بزرگي و مشتري به سعادتگرم به گوشه چشمي شکسته وار ببينيروم که بي تو نشينم کدام صبر و جلادتبيايمت که ببينم کدام زهره و ياراگرفته دامن قاتل به هر د