-
دوست ميدارم من اين ناليدن دلسوز راشاعر : سعدي تا به هر نوعي که باشد بگذرانم روز رادوست ميدارم من اين ناليدن دلسوز راکان صباحت نيست اين صبح جهان افروز راشب همه شب انتظار صبح رويي ميرودتا قيامت شکر گويم طالع پيروز راوه که گر من بازبينم چهر مهرافزاي اوجان سپر کردند مردان ناوک دلدوز راگر من از سنگ ملامت روي برپيچم زنمبر زمستان صبر بايد طالب نوروز راکامجويان را ز ناکامي چشيدن چاره نيستاين کرامت نيست جز مجنون خرمن سوز راعاقلان خوشه چين از سر ليلي غافلندکان نباشد