-
ز اندازه بيرون تشنهام ساقي بيار آن آب راشاعر : سعدي اول مرا سيراب کن وان گه بده اصحاب راز اندازه بيرون تشنهام ساقي بيار آن آب راروز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب رامن نيز چشم از خواب خوش بر مينکردم پيش از اينچشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب راهر پارسا را کان صنم در پيش مسجد بگذردگر وي به تيرم ميزند استادهام نشاب رامن صيد وحشي نيستم دربند جان خويشتنماهي که بر خشک اوفتد قيمت بداند آب رامقدار يار همنفس چون من نداند هيچ کساکنون همان پنداشتم درياي بي پ