-
اي پيک عاشقان اگر از حالم آگهيشاعر : خواجوي کرماني روشن بگو حکايت آن ماه خرگهياي پيک عاشقان اگر از حالم آگهيما را ز دوستان قديم آور آگهيبگذر ز بوستان نعيم و رياض خلدجان تازه کن بباده و باد سحرگهيوقت سحر که باد صبا بوي جان دهدو آهوي شير گير تو در عين روبهياي ماه شب نقاب تو در اوج دلبريدر خانه هر کرا چو تو سروي بود سهيآزاد باشد از سر صحرا و پاي گلتا کي کني بهيچ حديث ميان تهيگفتي که در کنار کشم چون کمر تراگر باده ميدهي و ببادم نميدهيزان آب آتشي قدحي ده که