-
چه خوش باشد دمي با دوستداريشاعر : خواجوي کرماني نشسته در ميان لاله زاريچه خوش باشد دمي با دوستدارينرويد گلبني بر جويبارياگر نبود نسيم زلف خوباننخواند بلبلي بر شاخساريوگر سوداي گلرويان نباشدکه هجران را نميبينم کناريکنارم زان از آب ديده درياستندارم جز خيالش راز داريخيالي گشتم از عشقش وليکنکه ياري دور ميماند ز ياريفراق جان ز تن آن لحظه باشدغم عشقش مگر با غمگسارينشايد گفت خواجو پيش هر کس
#سرگرمی#