-
کجا باز آيد آن مرغي که با من همقفس بوديشاعر : خواجوي کرماني گهي فرياد خوان گشتي گهم فرياد رس بوديکجا باز آيد آن مرغي که با من همقفس بوديکه او پرواز نتواند که دائم در قفس بودياز آن ترسم که صيادي بمکرش صيد گرداندبدام آوردمي او را مرا گر زانکه کس بودينميدانم که بر برج که امشب آشيان داردکه ياد آوري از شحنه کرا بيم از عسس بوديچنان سرمست ميگشتم ز آوازش که در شبهاکه اين عنقاي زرين بال پيشش چون مگس بوديچه مرغي بلبل آوازي چه بلبل باز پروازيکه سرو ار راس